English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6849 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the Green Dot® [recycling symbol] U علامت نقطه سبز [بازچرخی در محیط زیست]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bench check U کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
Other Matches
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
symbol U اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
symbol U علامت ترسیمی علامت فرمولی
character U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
speckle U نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot U طرح نقطه نقطه خال خال
banner U علامت
bullets U یک علامت
tick U علامت
token U علامت
bullet U یک علامت
caret U علامت
apostrophes U علامت
apostrophe U علامت
presage U علامت
tokens U علامت
presaged U علامت
fog signal U علامت مه
apostrophize U علامت
stripe U علامت
unsigned U بی علامت
signaled U علامت
signal U علامت
emblems U علامت
emblem U علامت
stripes U علامت
presages U علامت
presaging U علامت
signalled U علامت
symptomless U بی علامت
impresa U علامت
indicium U علامت
badge U علامت
tag U علامت
brand U علامت
designations U علامت
tags U علامت
banners U علامت
symptoms U علامت
symbol U علامت
symptom U علامت
mark U علامت
designation U علامت
signal generator U علامت زا
branding U علامت
badges U علامت
brands U علامت
insignia U علامت
differentia U علامت
marine code U علامت
signum U علامت
characters U علامت
marks U علامت
ticks U علامت
code U علامت
ticked U علامت
codes and codification U علامت
ditto U علامت
character U علامت
indicator U علامت
trademarks U علامت تجاری
status symbols U علامت مقام
V-sign U علامت پیروزی
V-signs U علامت پیروزی
status symbol U علامت مقام
warning sign U علامت اخطار
Trade mark. U علامت تجارتی
brand name U علامت ساخت
brands U علامت تجارتی
brands U علامت تجاری
To give a signal ( sign) . U علامت دادن
trademarks U علامت تجارتی
warning sign U علامت احضار
blazer U علامت گذار
brands U علامت رقم
marker pen علامت گذار
warning signal U علامت خطر
branding U علامت تجارتی
dash U این علامت
brand U علامت رقم
picture signal U علامت تصویر
wlldcard U علامت جانشین
dashed U علامت زدن
word mark U علامت کلمه
dashed U این علامت
dash U علامت زدن
visual signal U علامت بصری
trademark U علامت تجارتی
trademark U علامت تجاری
branding U علامت تجاری
pharmaceutical sign U علامت دواسازی
zooks U علامت تعجب
dashes U علامت زدن
dashes U این علامت
branding U علامت رقم
brand U علامت تجارتی
brand U علامت تجاری
blazers U علامت گذار
inverts U علامت چاپ
signallzation U علامت گذاری
signaler U علامت دهنده
demarcation U علامت گذاری
allegories U نشانه علامت
allegory U نشانه علامت
signal normalization U هنجارسازی علامت
signal level U سطح علامت
symbol U علامت نمون
sleeve emblem U علامت سردست
marks U علامت گذاری
marks U علامت گذاشتن
marks U نشان علامت
indicator U علامت خط نشانه
sign and magnitude U علامت و مقدار
sign magnitude U علامت و مقدار
stand U علامت یادبود
signal detection U علامت یابی
sign position U موقعیت علامت
sign position U مکان علامت
sign gestalt U علامت- گشتالت
plus signs U علامت جمع
mark U نشان علامت
markings U علامت گذاری
marking U علامت گذاری
sign flag U پرچم علامت
sign extension U گسترش علامت
sign digit U رقم علامت
plus signs U علامت باضافه
plus signs U علامت بعلاوه
sign position U موضوع علامت
sign of the cross U علامت صلیب
mark U علامت گذاری
mark U علامت گذاشتن
plus sign U علامت بعلاوه
plus sign U علامت باضافه
sign learning U علامت اموزی
plus sign U علامت جمع
sign bit U بیت علامت
typification U علامت سازی
trade mark U علامت تجاری
terminal symbol U علامت پایانی
temporal sign U علامت زمانی
marked U علامت دار
what U علامت استفهام
telegraph signal U علامت تلگرافی
positive sign U علامت مثبت
bracket U این علامت
trade mark U علامت بازرگانی
trade mark U علامت تجارتی
typicalness U علامت شاخصیت
typicality U نمونه علامت
inverting U علامت چاپ
invert U علامت چاپ
trig U علامت گذاشتن
symbol table U جدول علامت
processing symbol U علامت پردازش
prosign U علامت قراردادی
radical sign U علامت جذر
ratch U علامت سفید
ha U علامت تعجب
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
2انرژی پتانسیل
1the rate at which total office space is leased less space vacated during a specific period of time
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com